۱۳۸۸ شهریور ۲۴, سه‌شنبه

ای برادر جان کجایی؟

▬ برای او که می‌فهمید

ای برادر جان!
رنج خاطرم از رفتن تو نیست
و اینجا نبودنت
می دانم که هرکجا،
از جهنم آدمیان بهتر است
دور از هیاهو
و افکار پریشان
امّا
امّا نمی فهمم
ای برادر جان!
ما که روضه خوان دقایق هم بودیم
تنهایی شب را با هم گریستیم
ما که رفته بودیم راه های نرفته را
حتی بال پرواز خیالمان یکی بود
اینجا
این چنین
ای برادر جان!
بی من چرا؟
ای برادر جان کجایی؟

۲ نظر:

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.