۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۱, دوشنبه

کاوه در زندان



وقتی برادری داشته باشی که در کنارش مبارزه کرده باشی و روزها را با او به امید آزادی گذرانده باشی، زندان رفتنش را باور نمی کنی.
وقتی با برادرت دردی مشترک داشته باشی، وقتی با او تبعیض را تجربه کرده باشی و با او در خیالت دانشگاهی را تصور کرده باشی که با هم به آن می روید، خارج از دانشگاه بودن را باور نمی کنی.
زمانی که کاوه در خلوت و درد دل ها گفت:"الان همه زندان ها را دانشگاه کرده اند، در رجایی شهر آنقدر استاد هست که من به زندان نمی روم، به دانشگاه می روم"، با رویایش همراه شدم و او را در دانشگاه دیدم.  
با دوستان تمام تلاشمان را کردیم که زندان رفتنش را باور نکنیم و دانشگاهی رویایی را باور کنیم.
اما وقتی در روز انتقالش به زندان، کاوه را به رجایی شهر نبردند. وقتی کاوه را در میان زندانیان عادی و با دستبند به ندامتگاه کرج بردند، تمام اشک های مادر و خواهرش بر سرمان خراب شد.
باید دوباره به یاد می آوردیم که واقعا کاوه را به زندان می برند. باید به یاد می آوردیم که دانشگاه نداریم و باید به یاد می آوردیم که رویایمان را باید در واقعیت بسازیم.
باید دوباره به یاد می آوردیم که دوستان زیادی در زندان داریم، به یاد می آوردیم که برای زندان رفتن و رویا بافتن مبارزه نکردیم و برای محروم بودن و در زندان بودن شروع نکردیم.   
در اینیک هفته بارها صدای کاوه را مرور کردم و در زندان بودنش را بیشتر باور کردم. زندانی را که بخشی از مبارزه اش برای آزادی است بیشتر باور کردم و امیدش به آینده را و به مردمی را که کمی آگاه تر شده اند. 



11 اردیبهشت 1391

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲, شنبه

انقلابی که فرهنگی با خود نداشت



32 سال از اسلامی کردن دانشگاه های ایران می گذرد. اسلامی کردنی که از سوی عاملانش "انقلاب فرهنگی" نام گرفت و دلیلش پاک‌سازی استادان و دانشجویانی بود که از دید جمهوری اسلامی ایران، "غرب‌زده" به‌شمار می‌رفتند.
در چنین روزی در سال 59 با پایان مهلت سه روزه تخلیه دانشگاه ها، به دستور شورای انقلاب و با تایید روح الله خمینی، گروه های سیاسی و دانشجویی اسلامی افراطی به دانشگاه های ایران حمله کردند.

این حرکت که با کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از دانشجویان ایرانی همراه بود باعث شد دانشگاه های ایران بیش از دوسال بسته شوند و در این مدت صدها نفر از اساتید و دانشجویان از دانشگاه اخراج، کتب دانشگاهی تعدیل، قوانین دانشگاه اسلامی و بسیاری از دانشمندان و روشنفکران ایرانی از کشور خارج شدند. 

این انقلاب هر چه با خود داشت، فرهنگی با خود نداشت و شاید "غرب زده" ای از دانشگاه اخراج شد اما در اصل دانشجویان و اساتید چپ و بهایی از دانشگاه های ایران تصفیه شدند و بزرگ ترین قربانیان این انقلاب سه نسل از جوانان بهایی شدند. افرادی که در سیاست مداخله ای نداشتند اما بزرگ ترین قربانی سیاست بازی جمهوری اسلامی و طرفدارانش در دانشگاه شدند. 

به یاد سه نسل قربانیان انقلاب فرهنگی و به یاد دوستانم سما نورانی و ایقان شهیدی که به دلیل مبارزه با این جنایت در زندان هستند. 

دوم اردیبهشت 1391